جدول جو
جدول جو

معنی عمار ثقفی - جستجوی لغت در جدول جو

عمار ثقفی
(عَمْما رِ ثَ قَ)
ابن حمید ثقفی طائفی، مکنی به ابوزهیر. وی از صحابه و ساکن طائف بود. اما ’ابواحمد’ در باب کنی دو تن ابوزهیر قائل شده است یکی ابوزهیربن معاذ و دیگری ابوزهیر ثقفی. و درباره شخص دوم گوید که نام وی عماربن حمید، و پدر وی ابوبکر بن ابی زهیر بوده است. و ’ابن حجر’ در ’الاصابه’ حدیثهایی از وی روایت کرده است. رجوع به الاصابۀ ابن حجر، جزء هفتم، باب کنی ترجمه شمارۀ 452 و ابوزهیر ثقفی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ رَ یِ ثَ قَ)
ابن روبۀ ثقفی، مکنی به ابوزهره. وی صحابی بود. در کوفه سکونت داشت و او را دو حدیث است. رجوع به الاصابۀ ابن حجر، قسم اول از حرف عین، ترجمه شمارۀ 5710شود. نام پدر او در منتهی الارب ’رویبه’ آمده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ عَمْ مارِ)
مکنی به ابوالعباس، احمد بن عبیداﷲ بن محمد بن عمار ثقفی کاتب. او با ابوعبداﷲ محمد بن جراح مصاحبت داشته و از وی روایت کرده. وفات او به سال 319 ه.ق. بوده است. از کتب اوست: کتاب المبیضه فی اخبار مقاتل آل ابیطالب. کتاب الانواء. کتاب مثالب ابی فراش. کتاب اخبار سلیمان بن ابی شیخ. کتاب الزیادات فی اخبار الوزراء.کتاب اخبار حجربن عدی. کتاب رسالته فی بنی امیه. کتاب اخبار ابی نواس. کتاب اخبار ابن الرومی و الاختیارات من شعره. کتاب رسالته فی تفضیل بنی هاشم و اولیائهم وذم بنی امیه و اتباعهم. کتاب رسالته فی امر ابن المحرز المحدث. کتاب اخبار ابی العتاهیه. کتاب المناقضات. کتاب اخبار عبداﷲ بن معاویه بن جعفر. (از ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا